به گزارش تحریریه، شیخ مهدی طائب فعال و تحلیلگر سیاسی و فرهنگی در سخنانی که جریان 4200 بگیر را مسرور خواهد کرد، سخنانی بدون مبنای علمی بر زبان آورد. 

شیخ مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار با اشاره به جراحی بزرگ اقتصادی دولت رئیسی گفت:

1. ارز ۴۲۰۰ تومانی مواد مخدری بود که دولت قبل به مملکت ما تزریق کرده بود، اما آیت الله رئیسی در صدد اصلاح این روند برآمد و همه باید در این مسیر به ایشان و دولت کمک کنند.
2. این مسیر سخت است اما راهی بجز این مسیر نداریم.
3. آنچه در کف بازار می بینید اثر ترک اعتیاد است که اگر جامعه 8 ماه این درد را تحمل کند نتیجه و ثمرات آن را خواهد دید.
4. ارز 4200 تومانی همه چیز را به تعطیلی می کشاند و به میزان تعطیلی تولیدات درآمد ارزی ما سیر نزولی پیدا می کرد و از آن سو نیازهای ارزی ما بالاتر می رفت و نهایتاً باید ارز 4200 بیشتری تزریق می کردند که با این رویه تقریباً به تعطیلی تولید رسیده بودیم.
5. اگر چه لسان مردم گاهی تند و تیز و بر ضد دولت می باشد اما در هنگامه نیاز در یک 22 بهمن به میدان آمده و از خون شهدا و نظام اسلامی تمام قد به دفاع می ایستند لذا باید به مردم آگاهی و بصیرت داد.

در این باره ذکر نکات متناظر با سخنان جناب شیخ مهدی طائب باید ذکر شود:

1. دلار رانتی 4200 تومانی مخدر نبود که درد را تسکین دهد، بلکه شکنجه اقتصاد و رسانیدن درد مردم به اعلی درجه ممکن با تحمیل شدیدترین تورم در 70 سال اخیر بود. حذف عامل شکنجه نیاز به فداکاری ندارد، بلکه نیاز به آگاه سازی و برنامه ریزی دارد. 
2. این مسیر را دولت دهم در سال 91 پیمود و دلار را از 4300 تومان به 2960 تومان رسانید درحالیکه هنوز خبری از برجام نبود.
3. آنچه در کف جامعه می بینیم حاصل تاخت و تاز مطلق بانک ها در اقتصاد ایران است که روزی 4 هزار میلیارد تومان "پول زشت" خلق می کنند و ضامن حفظ این نظام بانکی، بدعملی بانک مرکزی است که به مردم خدمات نمی دهد و خدمتگذار بانک های خصوصی است.
4. گزاره درستی است. 
5. بصیرت دادن به مردم این است که آنها را از نقش نظام بانکی کشور آگاه کنید، نه اینکه دلار رانتی مخرب 4200 تومانی را مخدر توصیف نمایید. 

شواهد نشان می دهد که چهره های فعال و موثر در سیاستگذاری کشور تحت تاثیر اقتصاددانان ناآگاه کشور آدرس های غلط داده و دچار خطای راهبردی می شوند که تحلیل های غلط بر دلار 4200 تومانی یکی از مصادیق آن است. 

جناب شیخ مهدی طائب و سایر چهره های متنفذ نظام باید ذهن خود را از تحلیل های غلط کارشناسان کارنابلد رها کرده و به شواهد مشخص و قابل اثبات استناد کند. 

آیا عملکرد کشورهای روسیه، ونزوئلا، افغانستان و ... که تحریم آمریکا را بدون دستکاری های ویرانگر قیمتی نابود کرده و اثر آنرا به صفر رسانیدند برای اثبات اینکه در ایران متغیر داخلی باعث بحرانی شدن اقتصاد کشور شده است، کافی نیست؟

پایان/

پایان/